۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۶

میان آتش سوزان علم فراخته ایم
سعادت دو جهان در ادب شناخته ایم

ز من مپرس که دنیا و آخرت چونست؟
که روز اول این هر دو را بباخته ایم

فراز مرکب تحقیق از برای طلب
ز صبح گاه ازل تا بشام تاخته ایم

نوازشی کن و جان را ازین بلا برهان
نوای شوق تو در روز و شب نواخته ایم

از آن زمان که نمودی و روی پوشیدی
ز شوق عشق تو کوکوزنان چو فاخته ایم

چگونه دل نشود ایمن از بلا و جفا؟
حریم کوی ترا چون حصار ساخته ایم

بقاسمی نظری کن، جمال خود بنما
که در هوای تو ما سربسر گداخته ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.