هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و شوق بیپایان خود به معشوق میگوید و بیان میکند که برای رسیدن به او از هیچ تلاشی دریغ نکرده است. او از روز اول دنیا و آخرت را فدا کرده و در راه عشق، خود را سوزانده است. شاعر از معشوق میخواهد که به او توجه کند و جمال خود را نمایان سازد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۴۵۶
میان آتش سوزان علم فراخته ایم
سعادت دو جهان در ادب شناخته ایم
ز من مپرس که دنیا و آخرت چونست؟
که روز اول این هر دو را بباخته ایم
فراز مرکب تحقیق از برای طلب
ز صبح گاه ازل تا بشام تاخته ایم
نوازشی کن و جان را ازین بلا برهان
نوای شوق تو در روز و شب نواخته ایم
از آن زمان که نمودی و روی پوشیدی
ز شوق عشق تو کوکوزنان چو فاخته ایم
چگونه دل نشود ایمن از بلا و جفا؟
حریم کوی ترا چون حصار ساخته ایم
بقاسمی نظری کن، جمال خود بنما
که در هوای تو ما سربسر گداخته ایم
سعادت دو جهان در ادب شناخته ایم
ز من مپرس که دنیا و آخرت چونست؟
که روز اول این هر دو را بباخته ایم
فراز مرکب تحقیق از برای طلب
ز صبح گاه ازل تا بشام تاخته ایم
نوازشی کن و جان را ازین بلا برهان
نوای شوق تو در روز و شب نواخته ایم
از آن زمان که نمودی و روی پوشیدی
ز شوق عشق تو کوکوزنان چو فاخته ایم
چگونه دل نشود ایمن از بلا و جفا؟
حریم کوی ترا چون حصار ساخته ایم
بقاسمی نظری کن، جمال خود بنما
که در هوای تو ما سربسر گداخته ایم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.