۱۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۷

ما در هوای عشق تو سرمست باده ایم
چون شمع روشنیم و بخدمت ستاده ایم

از ما مپیچ روی، که هنگام صبح و شام
بر خاک آستان تو رویی نهاده ایم

در رهروان عشق بخواری نظر مکن
ما خانه زاده ایم و ازین خانه زاده ایم

ای مدعی، بصحبت ما روبهی مکن
هم شیر عرصه ایم و هم از شیر زاده ایم

شانهای بوالعجب صفت ماست در جهان
گه مطلق زمانه و گه در قلاده ایم

ای خواجه لطیف، که هشیار و عاقلی
از ما ادب مجوی، که سرمست باده ایم

قاسم، بشوق یار دل و دین و سر بباز
چون خون بهای خویش هم اول ستاده ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.