هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه بیانگر عشق و فداکاری شاعر به معشوق (که می‌تواند معشوق زمینی یا خداوند باشد) است. شاعر از گذشتن از جهان مادی و رسیدن به ملکوت برای وصال معشوق سخن می‌گوید و بر وحدت، وفاداری و فداکاری تأکید دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و تجربهٔ بیشتری دارد که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان از آن بهره‌مند هستند. همچنین، استفاده از اصطلاحات عرفانی مانند «ملک لم یزل» و «وحدت» برای کودکان قابل درک نیست.

شمارهٔ ۴۶۲

ما در جهان کون برای تو آمدیم
بهر تو آمدیم و برای تو آمدیم

در تنگنای خاک بماندیم عمرها
در تنگنای غم بفضای تو آمدیم

چون کرکسان نشیمن ماخاک توده بود
در ملک جان بفرهمای تو آمدیم

ما باز وحدتیم وز کهسار حضرتیم
اکنون بدست شه بصدای تو آمدیم

از دوست لم یزل بدلم میرسد ندا :
ما لایزال درد و دوای تو آمدیم

ما را همین بسست که در ملکت وجود
فخر دو عالمیم و گدای تو آمدیم

عهدی که داشتیم ز روز ازل بدوست
در صحن کن فکان بوفای تو آمدیم

ای یار نازنین، که تو گشتی فدای ما
ما نیز در دو کون فدای تو آمدیم

در حال زار ما نظری کن، که نادریم
عین تو آمدیم و سوای تو آمدیم

سر ولای تست نگهدار جان ما
ما در جهان بسر ولای تو آمدیم

از ملک لایزال بریدیم، قاسمی
در ملک لم یزل بهوای تو آمدیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.