هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق الهی و سلوک معنوی سخن می‌گوید. شاعر با بیان مفاهیمی مانند عشق فراگیر، فنا در معشوق، بی‌اعتنایی به ملامت رقیبان، و تأکید بر معرفت، حالات روحانی خود را توصیف می‌کند. او از گذشتن از حدود مادی و رسیدن به وجد عرفانی می‌گوید و خود را اسرافیل وقت می‌خواند که نفحات الهی را به جان‌های آشنا می‌دمد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی اصطلاحات تخصصی (مانند نفحات صور، عرش اعظم) ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۷۹

ما نه امروزست کز عشق و ولا دم می زنیم
سالها شد کین منادی را بعالم می زنیم

آمدن ما را بدین عالم، بگو: معنیش چیست؟
روح پاک آورده و بر خاک آدم می زنیم

عشق او از حد گذشت و جان ما از عد گذشت
چون قدم در راه عشق دوست محکم می زنیم

ما که اسرافیل وقتیم، از طریق معرفت
نفحهای صور را بر جان محرم می زنیم

جان ما چون شاه عشق افراخت صد چتر و علم
سنجش شاهی جان بر عرش اعظم می زنیم

دم بدم ما را رقیب آزار می جوید ولی
تا دمی داریم از سودای تو دم می زنیم

واعظان گویند: ما مفتی دانا گشته ایم
بر چنین افسانها «الله اعلم » می زنیم

وجد ما از حد گذشت و جان ما از صد گذشت
تا سماع عشق را بر جان مسلم می زنیم

قاسمی، این عشق دریاییست مردم خوار و ما
خویشتن را از هوای عشق بر یم می زنیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.