هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، عشق و ارادت بی‌قید و شرط به معشوق (حبیب) و پیر مغان را بیان می‌کند. شاعر تأکید می‌کند که عاشقان حاضر نیستند عشق خود را با هیچ چیزی در دو جهان معامله کنند و به هیچ قیمتی از راه عشق منحرف نخواهند شد. همچنین، او از وابستگی به ظواهر دینی و دنیوی دوری می‌جوید و عشق حقیقی را برتر از هر چیزی می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و فلسفی پایه دارند.

شمارهٔ ۴۸۷

ما عشق یار را بدو عالم نمیدهیم
جامی ز دست دوست بصد جم نمیدهیم

ما عاشقان روی حبیبیم و عاقبت
دار الجمال را بجهنم نمیدهیم

آن گوشه را که دیر مغانست و ما درو
رکنی از آن بگنبد اعظم نمیدهیم

ما آیتی بمکتب عشق تو خوانده ایم
معنی آن بمحکم و مبرم نمیدهیم

ما خرقه پوش پیر مغانیم در طریق
این کسوه را بشیخ معمم نمیدهیم

ما تشنگان بحر محیطیم، قاسمی
در بحر عشق آب بآدم نمیدهیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.