هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از زبان یک عاشق معنوی بیان می‌شود که خواهان رهایی از قیدهای دنیوی، رسیدن به مقامات عرفانی و خدمت به حق است. شاعر از ویران کردن کاشانه مادی، عمران میخانه معنویت، جولان در لامکان و خدمت به خلق سخن می‌گوید. همچنین به مفاهیمی مانند وحدت وجود، فنا فی الله و مقامات عرفانی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و اصطلاحات تخصصی عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۰۰

ای عاشقان، ای عاشقان، هنگام آن شد کز جهان
مرغ دلم طیران کند بالای هفتم آسمان

کاشانه را ویران کنم، می خانه را عمران کنم
در لامکان جولان کنم، چون درکشم رطل گران

بر هم زنم بت خانه را، عاقل کنم دیوانه را
ساجد کنم بیگانه را، در پیش تخت شاه جان

دل را ز غم بی غم کنم، حق را بحق محرم کنم
مجروح را مرهم کنم، هستم طبیب مهربان

از رومیان لشکر کشم، مرکب بمیدان درکشم
شمشیر بران برکشم، برهم زنم هندوستان

از «لا» زنم در «لا» زنم، «لا» بر سر «الا» زنم
من بیخ «لا» را برکنم، چون دارم از «الا» نشان

سیمرغ قاف قربتم، شهباز دست قدرتم
غواص بحر حکمتم گوهر شناس انس و جان

بر کهربا لؤلؤ زنم، بر قصر قیصر «قو» زنم
از سوز دل «یاهو» زنم، تا آتش افتد در جهان

قاسم، سخن کوتاه کن، برخیز و عزم راه کن
شکر بر طوطی فگن، مردار پیش کرکسان
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.