هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که از عشق و سودای یار سخن میگوید. شاعر با زبانی پراحساس و پر از استعاره، از عشق الهی و جذبههای روحانی میسراید. او از یار میخواهد که بیاید و او را از خود برهاند، از عشقی میگوید که مانند آتش است و جان را میسوزاند، و از سلطانی سخن میگوید که در هر جایی حاضر و ناظر است. شاعر در نهایت اعلام میکند که در بستانی سرمست، یار را دیده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۵۰۷
بیا، ای یار سودایی، بیا، ای جان سرگردان
ازین سودا خبر داری، ز سودا آیتی بر خوان
بیا، ای جان «الله » خوان، مترس از موج و از توفان
مگر گوهر بدست آری ازین دریای بی پایان
بیا، با فر سلطانی، بیار آن جام روحانی
ز فیض جام «سبحانی »، مرا از خویشتن بستان
بیا، ای عشق سلطان وش، زدی بر جان ما آتش
چه سان آتش؟ از آن آتش، که یک شعله است ازو نیران
ببازم عاقبت جان را، طریق کفر و ایمان را
به پیش زلف و روی او، اگر کفرست، اگر ایمان
بسلطانی رسید این دل، ز سودای تو ورزیدن
زهی سلطان! زهی سلطان! زهی سلطان! زهی سلطان!
بهر جانب که می جویم، تویی حاضر، تویی ناظر
اگر در حضرت واجب، اگر در خطه امکان
ز هر جایی که پرسیدم، همین بشنیدم و دیدم :
ز شوق او مستند، اگر درویش اگر سلطان
اگر پرسند از قاسم که: آن مه را کجا دیدی؟
درین بستان، در آن بستان، درین بستان سرمستان
ازین سودا خبر داری، ز سودا آیتی بر خوان
بیا، ای جان «الله » خوان، مترس از موج و از توفان
مگر گوهر بدست آری ازین دریای بی پایان
بیا، با فر سلطانی، بیار آن جام روحانی
ز فیض جام «سبحانی »، مرا از خویشتن بستان
بیا، ای عشق سلطان وش، زدی بر جان ما آتش
چه سان آتش؟ از آن آتش، که یک شعله است ازو نیران
ببازم عاقبت جان را، طریق کفر و ایمان را
به پیش زلف و روی او، اگر کفرست، اگر ایمان
بسلطانی رسید این دل، ز سودای تو ورزیدن
زهی سلطان! زهی سلطان! زهی سلطان! زهی سلطان!
بهر جانب که می جویم، تویی حاضر، تویی ناظر
اگر در حضرت واجب، اگر در خطه امکان
ز هر جایی که پرسیدم، همین بشنیدم و دیدم :
ز شوق او مستند، اگر درویش اگر سلطان
اگر پرسند از قاسم که: آن مه را کجا دیدی؟
درین بستان، در آن بستان، درین بستان سرمستان
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.