هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و غم خود می‌گوید و از ساقی می‌خواهد با شراب ارغوانی او را تسکین دهد. او جهان را به دریایی بی‌کران تشبیه می‌کند و انسان‌ها را مرغان عشق در این دریا می‌داند. شاعر به عشق و وفاداری اشاره می‌کند و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. در پایان، او از عشق به معشوق به عنوان غایت آرزوهایش یاد می‌کند و خود را زنده به بوی مهر او می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۱۱

جانم بلب رسید ز غم، ساقی، الامان
جانم ز دست غم بیکی جرعه واستان

سر در گمست کار جهان، ساقیا، بیا
بر بانگ ارغنون بده آن جام ارغنوان

عالم چو بحر دان و بنی نوع آدمی
مرغاویان عشق درین بحر بی کران

یادت حیات داد دلم را و تازه کرد
مانند سرو در چمن و گل ببوستان

گر قصد خون ما کند آن ماه دل فروز
در پیش تیغ دوست رویم آستین فشان

بر عارض تو زلف پریشان کن، ای صنم
یک کام ما برآر، اگر سود، اگر زیان

کژمژ مرو و بتهمت مستی، که در طریق
ما را نشانهاست از آن شاه بی نشان

رویت چو خوب نیست حذر کن ز آینه
هان! تا خجل نباشی در روز امتحان

«یا غایة الامانی قلبی لدیکم »
قاسم ببوی مهر تو زنده است در جهان
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.