هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از قاسمی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند عشق الهی، مستی معنوی، ترک عقل برای وصال معشوق، و بیان اسرار عرفانی میپردازد. شاعر از معشوق میخواهد که جامی دیگر به او بدهد تا بیشتر مست شود، فتنه را بیدار کند، و هوشیاران را نیز سرمست سازد. او عقل را مانع راه میداند و توصیه میکند که یا عقل را ترک کن یا یار را. در پایان، شاعر بر اهمیت پنهان داشتن اسرار عرفان از نااهلان و انکار منکران حق تأکید میورزد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار است. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده و بحث دربارهی مستی معنوی و ترک عقل ممکن است برای گروههای سنی پایینتر نامناسب یا گمراهکننده باشد.
شمارهٔ ۵۴۰
نیم مستان ترا سرگشته چون پرگار کن
آخر ای جان و جهان، جامی دگر در کار کن
فتنه در خواب قیامت خفته است، ای جان، دگر
زلف مشکین برفشان و فتنه را بیدار کن
هوشیاران را ز جام شوق خود سرمست ساز
هر کرا بد مست بینی ساعتی هشیار کن
عقل جز وی رهزن راهست، ازو غافل مشو
یا بترک عقل گیر و یا بترک یار کن
هان و هان! تا هستی خود را نبینی در میان
گر ببینی، خود گناهی، از خود استغفار کن
گر خدا خوانی مکن اسرار عرفان فاش فاش
ور خدا دانی، بیا، اسرار حق اظهار کن
قاسمی، جای مدارا نیست با کوران راه
گر ببینی منکر حق را تو هم انکار کن
آخر ای جان و جهان، جامی دگر در کار کن
فتنه در خواب قیامت خفته است، ای جان، دگر
زلف مشکین برفشان و فتنه را بیدار کن
هوشیاران را ز جام شوق خود سرمست ساز
هر کرا بد مست بینی ساعتی هشیار کن
عقل جز وی رهزن راهست، ازو غافل مشو
یا بترک عقل گیر و یا بترک یار کن
هان و هان! تا هستی خود را نبینی در میان
گر ببینی، خود گناهی، از خود استغفار کن
گر خدا خوانی مکن اسرار عرفان فاش فاش
ور خدا دانی، بیا، اسرار حق اظهار کن
قاسمی، جای مدارا نیست با کوران راه
گر ببینی منکر حق را تو هم انکار کن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.