۱۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۵۲

بجان آمد ز هجران جان مسکین
«اغثنی یاغیاث المستغیثین »

مکن تعبیر مستان طریقت
اگر شب شب روند از فرط تلوین

بصحرا دزد و در خانه برادر
بدان از ماجرای ابن یامین

اگر زلفین مشکین برفشاند
نماند کافری در چین و ماچین

تو باغ جان عاشق را ندیدی
بساتینست در صحن بساتین

شراب عاشقان از درد دردست
نه خمرارغوان، نی جام زرین

مراد از شاهد جان نور معنیست
چه جای لعبتان خطه چین؟

خوش آید زخم تیغش بر دل و جان
چو باد صبح دم بر برگ نسرین

ز هجران جان قاسم را نگه دار
بحق حرمت طاها و یاسین!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.