۱۶۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۷۰

پیش ما قصه جام و جم و جمشید مگو
هرچه میگویی بجز از طلعت خورشید مگو

هرکجا حسن رخش تاختن آرد، آنجا
همه تأیید بود، هیچ ز تأیید مگو

هرکجا عید جمالش بنماید، آنجا
زود قربان شو و دیگر سخن از عید مگو

هرکجا عشق و محبت بروآنهابرسد
امر نافذ نگر و سرعت تنفیذ مگو

گر دلت از دو جهان فارغ و آزاد آمد
سخن از بیم مران، قصه امید مگو

گل خوشبو بمیان چمن ار جلوه دهد
با چنین جلوه رنگین سخن بید مگو

چون ترا یار بتحقیق نماید دیدار
بیش ازین قصه افسانه و تقلید مگو

سخن لطف تو گفتیم در اطراف چمن
عقل فرمود کزین دولت جاوید مگو

گر بدان خانه رسی وز تو سؤالی پرسند
قاسم، از دیده بگو، قصه نادید مگو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.