۱۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۷۲

«کان الله » گفت و «کان الله له »
وصف مستان طریقت در وله

یعنی از هستی خود فانی بباش
بعد از آن خوش رو، که روشن گشت ره

راه روشن شد ز فیض آفتاب
زنگ ظلمت رفت با روی سیه

رمز اسرار طریقت فهم کن
وارهان جان را ز قلب ناسره

چل چله بنشست صوفی، ره نیافت
چلچله بهتر بود زان چل چله

خانه وا پرداز از غیر حبیب
دور از انصافست یار ده دله

قاسمی در بند زلف یار ماند
خوش بود دیوانگان را سلسله
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.