هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد و اشتیاق شاعر به معشوق و جستجوی پناهگاهی در دل است. شاعر از نگاه نکردن معشوق به سوی خود شکایت دارد و از عشق و سودای او سخن میگوید. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند سعادت و عشق جاودان دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۵۷۴
بر بیدلان گذشت و نکرد اینطرف نگاه
ماییم در زمانه دلی و هزار آه
ای پادشاه حسن، که دلها گدای تست
دلها نگاه دار، که اینست شاهراه
سودای چشم مست تو در حد ما نبود
دل بر امید آن کرم افتاد در گناه
از پا فتاده ام من درویش، دست گیر
ای رهنمای دل، بکجا آورم پناه؟
روی تو مصحفیست ز آیات دلبری
«قد فاز من رآه و طوبی لمن تلاه »
سرمایه سعادت جاوید عاشقیست
«یا معشرالسعاده، حیوا علی الصلاه »
بی روی تو، که مردم چشم زمانه است
در چشم قاسمست جهان سربسر سیاه
ماییم در زمانه دلی و هزار آه
ای پادشاه حسن، که دلها گدای تست
دلها نگاه دار، که اینست شاهراه
سودای چشم مست تو در حد ما نبود
دل بر امید آن کرم افتاد در گناه
از پا فتاده ام من درویش، دست گیر
ای رهنمای دل، بکجا آورم پناه؟
روی تو مصحفیست ز آیات دلبری
«قد فاز من رآه و طوبی لمن تلاه »
سرمایه سعادت جاوید عاشقیست
«یا معشرالسعاده، حیوا علی الصلاه »
بی روی تو، که مردم چشم زمانه است
در چشم قاسمست جهان سربسر سیاه
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.