هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از دوری از معشوق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از ساقی می‌خواهد شرابی بیاورد تا جانش از رنج مخموری رها شود. شاعر تأکید می‌کند که بدون درد عشق، طهارت دو جهان بی‌معناست و هر کسی که راهی غیر از عشق خدا بجوید، در واقع دچار کری یا کوری است. او همچنین به شیخ توصیه می‌کند که از فرصت‌ها استفاده کند و اگر جرعه‌ای از جام جم بیابد، می‌تواند بر هزاران پادشاه پیروز شود. در پایان، شاعر از مستان می‌خواهد که غلام شاه عرب شوند و از جام منصوری شراب ناب «اناالحق» بنوشند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶۲۳

ز حد گذشت حکایت ز قصه دوری
بشرح راست نیاید حدیث مهجوری

بیار، ساقی، ازان باده ای که در جامست
که جان ما بلب آمد ز رنج مخموری

طهارت دو جهان را اگر بدست آری
چو درد عشق نداری، هنوز مغروری

بغیر عشق خدا هرکه راه می جوید
کمال علت او از کریست، یا کوری

بگو بشیخ که: بسیار ازین قبول ملاف
که ترک فرصت وقتست طوق مشهوری

اگر تو جرعه ای از جام جم بدست آری
هزار قیصر و خاقان، هزار فغفوری

شراب کهنه چو خوردی، بگو ز سر قدم
که نیک دور بود شان مست و مستوری

بجان مستان، کین یک سخن ز من بستان :
غلام شاه عرب شو، اگرچه طیفوری

بقاسمی دو سه جام از کرم عطا فرمای
شراب ناب «اناالحق » ز جام منصوری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.