۱۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۳۹

زنهار! درین کوی بغفلت نخرامی
جویان خدا باش، اگر مرد تمامی

بیرون ز ره راست طریقی بخدا نیست
گر پیر هری باشی، اگر احمد جامی

تندست و جگرسوز و جهان تاز بحدی
کس را نبود زهره که گوید که: چه نامی؟

ایمان همه تسلیم و همه صلح و صلاحست
با ما بچه جنگی؟ هله! ای پیر نظامی

آنجا که نظامست همه کار بکامست
من با تو چه گویم؟ که نه خاصی و نه عامی

قرآن ز خدا آمد و سنت ز پیمبر
گفتند سلف قصه این نامی نامی

ار اهل دلی باز بپرسی که: درین راه
کس را خبری هست از آن یار گرامی؟

مقصود ز اسلام و ز تسلیم همین بود
باقی همه الفاظ و اشارات و اسامی

قاسم، ز جهان معرفت دوست مرادست
گر حق نشناسی، چه عظامی، چه کرامی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.