۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۴۱

هله! ای جان گرامی، ز کجایی و چه نامی؟
محیی جان و جهان، ماحی آثار ظلامی

نامه عشق تو دیدم، صفت عشق شنیدم
دل و جانم بفدای تو، زهی نامه نامی!

نامه عشق و مودت، همه علم و همه حکمت
همه اسرار هدایت، سخن حضرت سامی

کس ازین گونه کرامات ندارد بدو عالم
اهل سجده و تسبیح، حریف می و جامی

دل و جان همه عالم، ز تو واله، ز تو حیران
بهمه شیوه لطیفی، بهمه حسن تمامی

همه عالم بتو حیران شده در صورت و معنی
چه شریفی؟ چه لطیفی؟ چه امامی؟ چه همامی؟

تو مگو تزکیه خود بر آن واقف سرمد
اگر از زمره خاصی، اگر از جنس عوامی

منتظم کی شود، ای دوست، طریق تو؟ که هرگز
در ره مذهب و ملت، نه نظامی، نه نظامی

بجمالت متحیر همه دلها، همه جانها
قاسمی کرد فدای تو همه عمر گرامی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.