هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد فراق و اشتیاق به معشوق (که می‌تواند معشوق زمینی یا الهی باشد) است. شاعر از بی‌تابی خود در فراق می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که دستگیر او شود. او اشاره‌ای به مفاهیم عرفانی مانند «اناالحق» و «سبحانی» دارد و تأکید می‌کند که راه خدا را نمی‌توان با فکر شیطانی یافت. در پایان، شاعر به رستاخیز و همراهی قاسم (شاید اشاره به امام حسن عسکری) در روز قیامت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و مذهبی عمیق است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و مذهبی نیاز به پیش‌زمینه‌ای از دانش اسلامی دارد.

شمارهٔ ۶۶۱

فداک عقلی و روحی، که راحت جانی
مرا بدرد سپاری و عین درمانی

ز پا فتاده ام، از دست رفته، دستم گیر
نگویمت: بچه غایت، چنانکه می دانی

شکیب نیست مرا از تو یک زمان، ای دوست
که شمع مجلس انسی و نور اعیانی

مقررست و معین که: هیچ نتوان یافت
طریق راه خدا را بفکر شیطانی

علی الدوام بگوش دلم رسد ز درون
صفیر بانگ «اناالحق » خروش «سبحانی »!

میان جبه و دستار غیر عاشق نیست
حدیث «لیس » که «فی جبتی » همی خوانی

ز ذره باز نگویی که نور خورشیدی
حدیث چشمه نگویی که بحر عمانی

میان مرده دلان روز چند می بودم
ز دوست زنده شدم، «الحبیب احیانی »

یقین که قاسمی اندر رحیل همراهست
در آن زمان که بکوبند کوس سلطانی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.