هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و دوری از معشوق شکایت می‌کند و از غم و اندوه ناشی از این جدایی می‌نالد. او به توصیف رنج‌های عاشقانه و آرزوی وصال می‌پردازد و در نهایت با معشوق خود سخن می‌گوید و امیدوار است که سخنانش شنیده شود.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه عمیق و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند «تیغ و کفن» و «خون جگر» ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲

یا رب، این درد فراقا چه دوا شایه کدن
خبر آشوم، مگر تیغ و کفن در گردن

می دل و جان بهجران تو گر هم چین بو
وادلی! وای بدل! وای بمن! وای بمن!

واخوری باده گلگون بسعادت همه شو
می همه روج بغم خون جگر وا خوردن

بس تب هجر بکشتیم که لاوی لاوی
اگه گوییم بوصل تو که: جان در تن تن؟

گفتمش: یار منی، گفت که: نی یار نه این
می کواشا بتو آسان که سوا یاریون

با تو دارم سخنی، روی بر و خواهم گفت
بشنو، ای جان، سخن بنده بوجه احسن

قاسما، اوزیه کوشی بوصال آسان تر
بوصال اوزیه شادست و بهجران مودن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.