هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق است که او را به عنوان قبله جان، فرشته‌ای بی‌همتا و ماه سپهر مکرمت توصیف می‌کند. شاعر از فراق و غم خود می‌گوید و از معشوق درخواست درمان و وصال دارد. معشوق نیز با پاسخ‌های مرموز و عرفانی، شاعر را به صبر و تحمل دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴

قبله جان من تویی، گیل فرشته رنگ و بو
ماه سپهر مکرمت، سرو ریاض آرزو

گیل نه ای، فرشته ای، وز دل و جان سرشته ای
گیل که بو؟ که بو چنین حور وش و فرشته خو؟

می دل و دین تی فدا، خوا ببری که وس خوشی
قبله تویی، کجا روم شهر بشهر و کوبکو؟

تی سر زلف مشکبو، آنچه بمن کری ز جان
شرح دهم، اگر بود، با تو مجال، موبمو

آینه را اگر رسد عکس جمال تو دمی
کی رسد آنکه باشدش با تو مجال رو برو؟

دوش بغمزه گفته ای: او ز نما ترا بغم
نوبت دیگر از کرم قصه دوش باز گو

گفتمش: ای مراد جان، وعده وصل کرده ای
گفت که: آن حکایتا وا مطلب، که آن بشو

گفتمش: ای عزیز من، خوار شدم ز عشق تو
گفت که: نانه خوار بین، کاوره فن لا و لو

گفتم: عاشق تویم، چیست بگو دوای من؟
گفت: مگوی این سخن، بی تو مرا بسر بشو

قاسمی از فراق و غم گم شد و بی خبر ز خود
گم شده فراق را از کرم تو و از جو
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.