۱۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸

از بسکه غمت گداخت ما را
نتوان از ما شناخت ما را

در ششدر داو رشک بودیم
دل برد ز غیر و باخت ما را

شرمنده دل چرا نباشیم
هر چند که سوخت، ساخت ما را

صد زخم جگر نواز بردیم
لعلش نمکین نواخت ما را

بی صرفه مهین شریک غم شد
دل کاش نمی شناخت ما را

بودیم اسیر بینوایی
عشق آمد و وانواخت ما را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.