هوش مصنوعی: شاعر در این متن از جست‌وجوی درون خود، رنج‌های عاطفی و تنهایی سخن می‌گوید. او از زخم‌های پنهان، ناامیدی از دیگران و تلاش برای یافتن آرامش درونی می‌نویسد. همچنین، به انتقاد از خود و غفلت‌هایش اشاره می‌کند و در نهایت، به دنبال رهایی از این دردهاست.
رده سنی: 18+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند رنج درونی و انتقاد از خود ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۹

پرکاویدم دل خودم را
جستم آب وگل خودم را

در حشر به کس نمی نمایم
یک زخم حمایل خودم را

با ناز و نیاز بر نیایی
منما به دلت دل خودم را

دهقان تو به فکر خویشتن باش
خود برقم حاصل خودم را

ویران مکن از گران نگاهی
آبادی منزل خودم را

دیدم به نصیحت آزمایی
دیوانه عاقل خودم را

عمری زشراب بیکسی ها
خود می خورم دل خودم را

هر چند حجاب آسمانهاست
می جویم منزل خودم را

در روز جزا به من نمایید
بیرحمی قاتل خودم را

غفلت منشان چه حیله بندند
آن واقف غافل خودم را

تو آینه من خیال خویشم
بنمای مقابل خودم را

از یاد نظاره ات شوم آب
نازم دل پر دل خودم را

ای یکدلیت تمام نیرنگ
تا کی نخورم دل خودم را

بینا شده ام برافکن از خویش
این جاهل جاهل خودم را

بیهوده اسیر درگداز است
من فرسودم دل خودم را
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.