۱۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۷

شیشه بر خاره به صد رنگ زدن پیشه ما
بیستون معدن الماس و جگر تیشه ما

از گل ناله زنجیر به بار آمده ایم
مگر ابریشم این ساز بود ریشه ما

گردش چشم تو صیادی دیگر دارد
شیر را سایه آهو شمرد بیشه ما

سنگ طفلان چه خوش آینده بهاری دارد
وقت آن شد که به گل بانگ زند شیشه ما

بیستون معدن یاقوت خجالت گردد
شبنم از گل نخراشید دم تیشه ما

سوخت در پرده دل خون تمنا و هنوز
سبزه رنگین دمد از گلشن اندیشه ما

گشته از بسکه به دشمن دل ما صاف اسیر
می خورد سنگ قسم ها به سر شیشه ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.