هوش مصنوعی: این شعر از بهار و گلشن سخن می‌گوید و از تأثیر نام و خیال بر سینه‌ها و سفینه‌ها می‌سراید. در ادامه، از غم و شکست گوهر و رشک آبگینه‌ها بر سنگ خاره صحبت می‌کند. نسیم راز و بوی گل صفا در میان کینه‌ها توصیف شده و جستجوی گوهر ذات و سفینه‌های غیرت در روز و شب بیان می‌شود. همچنین، از حشمت سلیمان ملک فقر و نقش پای مور به عنوان کلید خزینه‌ها یاد می‌شود. دنیاپرستان حسرت جاوید می‌برند و دفینه‌های قارون در خاک می‌ماند. در پایان، از غبار اسیر در جلوه‌گاه سنگدلان به عنوان پاس خاطر آیینه سینه‌ها یاد می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۲

ای گلشن از بهار خیال تو سینه ها
برگ گل از طراوت نامت سفینه ها

هر جا غمت رواج دهد گوهر شکست
بر سنگ خاره رشک برند آبگینه ها

گر از نسیم راز تو عالم چمن شود
بوی گل صفا دمد از گرد کینه ها

در جستجوی گوهر ذاتت فکنده چرخ
از روز و شب به قلزم غیرت سفینه ها

بخشیده حشمتت به سلیمان ملک فقر
از نقش پای مور کلید خزینه ها

دنیا پرست حسرت جاوید می برد
در خاک مانده از دل قارون دفینه ها

در جلوه گاه سنگدلان شو غبار اسیر
این است پاس خاطر آیینه سینه ها
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.