هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعاتی مانند عشق، وفاداری، جفا، حیرت و خودشناسی میپردازد. شاعر از دردهای عشق و ناامیدیهای ناشی از آن سخن میگوید و به تأثیرات عمیق عشق بر روح و روان اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند جفا و درد عشق نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۳۸
نازک شد از وفا دل و قدر جفا شناخت
چشم ضعیف روشنی توتیا شناخت
در شکوه لب گداختنم آنقدر نبود
داغم از اینکه مست تو خود را چرا شناخت
در بزم بیزبانی ما هر که جا گرفت
صد رنگ جلوه سخن از یک ادا شناخت
در حیرتم که آینه بهر چه می خرند
خود را دگر ندید کسی که تو را شناخت
نظاره پایمال تغافل نمی شود
در مجلسی که دل نگه آشنا شناخت
زین بیشتر مپرس که دیوانه شب چه شد
نشناخت دل ز یاد تو خود را چو واشناخت؟
دشمن تری ندیده ز خود در جهان اسیر
خود را کسی که یک نگه از چشم ما شناخت
چشم ضعیف روشنی توتیا شناخت
در شکوه لب گداختنم آنقدر نبود
داغم از اینکه مست تو خود را چرا شناخت
در بزم بیزبانی ما هر که جا گرفت
صد رنگ جلوه سخن از یک ادا شناخت
در حیرتم که آینه بهر چه می خرند
خود را دگر ندید کسی که تو را شناخت
نظاره پایمال تغافل نمی شود
در مجلسی که دل نگه آشنا شناخت
زین بیشتر مپرس که دیوانه شب چه شد
نشناخت دل ز یاد تو خود را چو واشناخت؟
دشمن تری ندیده ز خود در جهان اسیر
خود را کسی که یک نگه از چشم ما شناخت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.