هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، از عشق و شوریدگی شاعر به معشوق و جلوه‌های او سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گلستان، شیشه‌خانه دل، و جام باده عرفان، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند درد عشق و مستی معنوی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۴۸

از جلوه تو چشم دل و جان لبالب است
هر برگ غنچه ام ز گلستان لبالب است

در شیشه خانه دل ما کز هوا پر است
پیمانه از درستی پیمان لبالب است

شد حشرو یک سخن به لبش آشنا نشد
عالم کباب گشت و نمکدان لبالب است

کار تو رفته رفته ز خورشید هم گذشت
صبح و شبم ز شوخی مژگان لبالب است

دردسر خمار ندانسته ام اسیر
جام دلم ز باده عرفان لبالب است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.