هوش مصنوعی: این شعر از عشق، درد، و احساسات عمیق شاعر سخن می‌گوید. شاعر از غم و اندوه خود می‌گوید که مانند دریا پر از اشک است و از دل‌های پر از گهر و غنچه‌های عشق یاد می‌کند. او از دختر رز خونین و حالتی بین عیش و الم می‌گوید و آرزو می‌کند که دلش خالی شود تا دوباره پر از شراب عشق گردد. شاعر به جلوه‌های فراوان جهان اشاره می‌کند اما از نبود رهبری معنوی شکایت دارد. او با وجود تحمل دردها، خود را نیمه‌قانع می‌داند و به زیبایی‌های طبیعت مانند ریگ‌های روان در صحرا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی، عشق و اندوه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'دختر رز خونین' و 'بزم تا مینا پر است' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۷۲

بسکه از رشک سرشکم خاطر دریا پر است
از دل آب گهر تا غنچه دلها پر است

دختر رزخونی عیش و ملالم گشته است
کی دلم خالی شود در بزم تا مینا پر است

جلوه بسیار است خضر رهبری در کار نیست
دیده (گر) داری همه عالم ز نقش پا پر است

گر چه بر قلب کمانداران ابرو می زنم
در خور صبری که دارم نیم استغنا پر است

من که از دریا به موجی گشته ام قانع اسیر
جلوه ریگ روان در دامن صحرا پر است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.