هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند عشق، رهایی، تجرد و دردهای روحی میپردازد. با استفاده از استعارههایی مانند 'مستان عشق' و 'شراب عشق'، حس شوریدگی و بیقراری عاشقانه را بیان میکند. همچنین، مفاهیمی مانند رهایی از قید و بندهای دنیوی ('بی قید نام و ننگ') و تلاش برای رسیدن به مقامات معنوی ('عنقا به زور بال تجرد بلند شد') در آن دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و اصطلاحات بهکاررفته نیاز به دانش ادبی و تجربهی زندگی بیشتری دارند تا بهطور کامل درک شوند.
شمارهٔ ۱۸۵
اقلیم درد را سحر و شام دیگر است
مستان عشق را رم و آرام دیگر است
عنقا به زور بال تجرد بلند شد
بی قید نام و ننگ شدن نام دیگر است
دردسر خمار ندارد شراب عشق
دل مست ساقی دگر و جام دیگر است
سرسایه ای چو سایه تیغ تو جست اسیر
او را در این دیار سرانجام دیگر است
مستان عشق را رم و آرام دیگر است
عنقا به زور بال تجرد بلند شد
بی قید نام و ننگ شدن نام دیگر است
دردسر خمار ندارد شراب عشق
دل مست ساقی دگر و جام دیگر است
سرسایه ای چو سایه تیغ تو جست اسیر
او را در این دیار سرانجام دیگر است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.