هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مضامین عشق، دوری، اضطراب، و امید به وصال سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویری مانند نقاب، زلف پیچیده، اشک، و آفتاب، حالات درونی خود را بیان میکند و بر نزدیکی مرگ و وصال تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی نیاز دارد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به مرگ و اضطراب ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۲۰۱
ز تاب اینکه به رویت نقاب نزدیک است
به دل چو زلف تو صد پیچ و تاب نزدیک است
سپند نسبت دوری به اشک من دارد
همین بس است که با اضطراب نزدیک است
ز چشم عشق نیفتی برای یک مژه خواب
بهوش باش که مردن به خواب نزدیک است
شراب صاف حقیقت پس از مجاز دهند
طلوع صبح چو شد آفتاب نزدیک است
به دل چو زلف تو صد پیچ و تاب نزدیک است
سپند نسبت دوری به اشک من دارد
همین بس است که با اضطراب نزدیک است
ز چشم عشق نیفتی برای یک مژه خواب
بهوش باش که مردن به خواب نزدیک است
شراب صاف حقیقت پس از مجاز دهند
طلوع صبح چو شد آفتاب نزدیک است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.