۱۴۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۳

در بر دل تو و دل دلبر ماست
به تمنای تو دل در بر ماست

خاک راهیم صبا می داند
هر کجا پای نهی بر سر ماست

خصم در بستر گل خواب کند
سایه خار جفا بستر ماست

بزم بی ساختگی رنگین تر
صافی باطن ما ساغر ماست

عیبجو لال شود گر داند
که سبکروحی ما لنگر ماست

به گل افشانی پرواز نگر
شعله شوق تو بال و پر ماست

مسند از وسعت مشرب داریم
بی تکلف سر ما افسر ماست

دلت از گریه صفا یافت اسیر
چشمه آیینه چشم تر ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.