۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۱

حشر آرام لقب آتش خس پوش من است
زهره زهر نما باده سر جوش من است؟

خندد از چهره خارم گل رخسار کسی
همچو دل آینه ای در بغل هوش من است

تا مروت نکشد خجلت رسوایی خویش
قفل زندان شکایت لب خاموش من است

گریه در پرده غیرت چقدر خنده نماست
خون خود خوردن و گلرنگ شدن جوش من است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.