هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و رنجهای خود سخن میگوید، از عشق و فراق و حیرانی مینالد، اما در عین حال به امید و بهار نیز اشاره دارد. او از وابستگیهای گذشته دست کشیده و به آزادی و عریانی معنوی رسیده است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۵۳
جمعیت جهان ز پریشانی من است
تعمیر این خرابه ز ویرانی من است
هوش از سرم نظاره روی تو برده است
آیینه داغ منصب حیرانی من است
منت دگر ز چاک گریبان نمی کشم
بوی بهار خلعت عریانی من است
زخم فراق هم شده ناسور و زنده ام
تیغ وفا خجل ز گرانجانی من است
تعمیر این خرابه ز ویرانی من است
هوش از سرم نظاره روی تو برده است
آیینه داغ منصب حیرانی من است
منت دگر ز چاک گریبان نمی کشم
بوی بهار خلعت عریانی من است
زخم فراق هم شده ناسور و زنده ام
تیغ وفا خجل ز گرانجانی من است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.