هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق، جنون، اندوه و اشکهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر از جور یار و دلسوزیهای عاشقانه مینالد و احساسات عمیق خود را با تصاویر شاعرانه مانند اشکهای جاری و آتش دل بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیدهای است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۶۸
به جنون عشق مایل افتاده است
پیر ما سخت جاهل افتاده است
نمک تازه می زنم به کباب
آتش از گریه در دل افتاده است
طفل اشکی است بحر از مژه ام
که به دامان ساحل افتاده است
چون نباشد زگریه خانه خراب
دیده را کار با دل افتاده است
مکن از جور یار شکوه اسیر
از تو هر چند غافل افتاده است
پیر ما سخت جاهل افتاده است
نمک تازه می زنم به کباب
آتش از گریه در دل افتاده است
طفل اشکی است بحر از مژه ام
که به دامان ساحل افتاده است
چون نباشد زگریه خانه خراب
دیده را کار با دل افتاده است
مکن از جور یار شکوه اسیر
از تو هر چند غافل افتاده است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.