۱۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۰

دو جهان از کتاب دل ورقی است
زندگی سطری و فنا سبقی است

تب رشک که سوخت گلشن را
غنچه تبخاله ای و گل عرقی است

گل خورشید غنچه می خندد
صبح بی باده شام بی شفقی است

هنر از عیب می توان دانست
عالم آیینه خانه سبقی است

می گریزم اسیر از آزادی
دل بی داغ لکه بهقی است؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.