هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از درد عشق بیپایان و آرزوی وصال معشوق سخن میگوید. شاعر از تلخیهای عشق و اشکهای ناشی از آن یاد میکند و معشوق را به عنوان قبلهگاه عاشقان توصیف مینماید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۲۱
درد بیدرمان دوای جان بی آرام اوست
تلخی مردن شراب صاف درد آشام اوست
کاسه های دیده مجنون که شد یکسان به خاک
در بیابان طلب نقش پی گمنام اوست
جز خیال زلف او در دل نمی گنجد مرا
موج این دریا نشان حلقه های دام اوست
آبروی پاکبازان محبت اشک ماست
قبله آتش پرستان روی آتشفام اوست
تلخی مردن شراب صاف درد آشام اوست
کاسه های دیده مجنون که شد یکسان به خاک
در بیابان طلب نقش پی گمنام اوست
جز خیال زلف او در دل نمی گنجد مرا
موج این دریا نشان حلقه های دام اوست
آبروی پاکبازان محبت اشک ماست
قبله آتش پرستان روی آتشفام اوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.