هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از درد عشق، انتظار و جدایی سخن میگوید. شاعر از عشق به عنوان یک نیروی حیاتبخش و در عین حال دردناک یاد میکند و از تأثیرات عمیق آن بر جان و دل سخن میراند. استفاده از استعارههایی مانند «آتش پنهان»، «شهید انتظار» و «عرصه جولان» نشاندهنده عمق احساسات و عواطف شاعر است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربههای عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۲۲
آنچه دل را می نوازد درد بیدرمان اوست
آنکه جان را زنده دارد آتش پنهان اوست
دیده از مکتوب زخم تازه ای روشن نکرد
دل شهید انتظار قاصد پیکان اوست
تا غبار غیر ننشیند به طرف دامنش
سرزمین دیده من عرصه جولان اوست
گرم شد بازار چاک سینه در فصل بهار
نکهت پیراهن گل گردی از دامان اوست
هر که از یاد تو شد در مصر تنهایی عزیز
گر به بزم وصل یوسف جا کند زندان اوست
از دلم چون غنچه می روید شکستن هر نفس
شیشه من خانه زاد ساغر پیمان اوست
عشق هر جا از کمال خود سخن گوید اسیر
شاه بیت آفرینش حرفی از دیوان اوست
آنکه جان را زنده دارد آتش پنهان اوست
دیده از مکتوب زخم تازه ای روشن نکرد
دل شهید انتظار قاصد پیکان اوست
تا غبار غیر ننشیند به طرف دامنش
سرزمین دیده من عرصه جولان اوست
گرم شد بازار چاک سینه در فصل بهار
نکهت پیراهن گل گردی از دامان اوست
هر که از یاد تو شد در مصر تنهایی عزیز
گر به بزم وصل یوسف جا کند زندان اوست
از دلم چون غنچه می روید شکستن هر نفس
شیشه من خانه زاد ساغر پیمان اوست
عشق هر جا از کمال خود سخن گوید اسیر
شاه بیت آفرینش حرفی از دیوان اوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.