۱۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۸

در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست
استخوانی کو نمک پرورده درد تو نیست

غیر مژگانی که باشد خانه زاد چشم تر
کس در این ره محرم نظاره گرد تو نیست

لذت عشقت نه تنها با دل ریش است و بس
مرهم آسودگی هم خالی از درد تو نیست

گر چه از دستت کسی را نیست رنگی جز حنا
نیست یک گل در چمن کو دستپرورد تو نیست

با غم او شکوه در افسردگی کم کن اسیر
آتش پروانه چون خاکستر سرد تو نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.