هوش مصنوعی: این متن شعری است که از غم و اندوه پنهان، زخم‌های عاطفی، و احساسات سرگشته‌ی شاعر سخن می‌گوید. شاعر از ناآگاهی دیگران از رنج‌های درونی خود و بی‌توجهی آن‌ها به احساساتش گلایه می‌کند. تصاویر شعری مانند 'گل زخمی'، 'اشک ابر'، و 'زخم پنهان' بر عمق درد و تنهایی او تأکید دارند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاطفی پیچیده و غم‌انگیز است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۵۹

در سراپای شهید غم پنهان تو نیست
گل زخمی که نظرکرده مژگان تو نیست

جای آن است که بیتابی سیماب کند
یک نفس گر سر آیینه به دامان تو نیست

گریه ابر ندارد نمک اشک مرا
مکر آگاه ز شور لب خندان تو نیست

مو به مو آگهی از راز دلم چون گذری
نکته ای فاش تر از خنده پنهان تو نیست

گر چه از دامن گل پا نگذرد بیرون
غنچه را مرتبه گوی گریبان تو نیست

خبری از سر سرگشته خود نیست مرا
ای جفا پیشه ببین در خم چوگان تو نیست

زخم پنهان چو ز مژگان تو می دزدد اسیر
آگه از عربده چشم نگهبان تو نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.