هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند عشق، رندی، پارسایی، و بیگانگی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند خرقه‌پوشی، عشق‌بازی، مجنون، و خون دل نوشیدن استفاده می‌کند تا تفاوت بین ظاهر و باطن و همچنین ارزش‌های واقعی را نشان دهد. همچنین، اشاره‌ای به تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی بین شهر و روستا دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خون دل نوشیدن' ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۶۱

خرقه پوشی است خودنمایی نیست
عشقبازی است میرزایی نیست

گل خورشید اگر به سر زده ای
همچو خار برهنه پایی نیست

حال مجنون ز گرد مجنون پرس
دور گردی است آشنایی نیست

خون دل جرعه جرعه نوشیدن
کار رندی و پارسایی نیست

نمک آباد کشور دگر است
حسن شهری و روستایی نیست

دست یابد به خون بشوید مرد
کار با پنجه حنایی نیست

شیشه قدر شکست می داند
چشم بر راه مومیایی نیست

ما و بیگانگی یار اسیر
قرب در بند آشنایی نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.