هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق نافرجام، ناامیدی و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از بی‌اعتنایی معشوق، تلاش‌های بی‌ثمر و احساس تنهایی می‌نالد. طبیعت و عناصری مانند پروانه، گل و کوه به عنوان نمادهایی از عشق و جنون به کار رفته‌اند. فلک (آسمان) نیز به عنوان عاملی بی‌اعتنا به آرزوهای شاعر تصویر شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی پیچیده و لحنی غمگین است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است با روحیات آنان سازگار نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی و نمادین موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد.

شمارهٔ ۳۶۳

فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت
دلم دماغ سرانجام اعتبار نداشت

به کوه و دشت جنون سوده گشت پای طلب
به بیزبانی من عشق خاکسار نداشت

بهار عنبر خاکستر شهید وفا
به گرمخونی پروانه یک شرار نداشت

نماند رنگ به خونم ز مشق دام و قفس
شکارگاه محبت چو من شکار نداشت

شتاب بوی گل و اضطراب برق نگاه
سبک عنانی شوقم گه بهار نداشت

فلک شد آبله پای سوده ره دل
ولی چه سود که پیش تو اعتبار نداشت

شب از خیال تو محشر به خواب می دیدم
کسی به پرسش عمر گذشته کار نداشت

گل نزاکت از این شوختر نمی باشد
زمین وعده گهش تاب انتظار نداشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.