هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر عاشقانه و عرفانی است که از عشق، شراب، طبیعت و رازهای عالم سخن میگوید. شاعر از دل به عنوان آینهای که رازهای دو عالم را بازتاب میدهد یاد میکند و به زیباییهای طبیعت مانند سبزه و لاله اشاره دارد. همچنین، از شراب و جام جمشید به عنوان نمادهایی از معرفت و شهود عرفانی استفاده شده است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و استعاری مانند شراب و جام جمشید است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارند.
شمارهٔ ۳۶۵
عاشق آن روز که جا در خم آن دام نداشت
کلفت دایمی الفت هر خام نداشت
باده را شیشه کم ظرف ز جوش افکنده
در گلستان خم از عربده آرام نداشت
دل ما آینه راز دو عالم شده است
می توان گفت که جمشید هم این جام نداشت
سبزه از لاله صد رنگ برون آورده
با دعا گوی چو من این همه دشنام نداشت
کلفت دایمی الفت هر خام نداشت
باده را شیشه کم ظرف ز جوش افکنده
در گلستان خم از عربده آرام نداشت
دل ما آینه راز دو عالم شده است
می توان گفت که جمشید هم این جام نداشت
سبزه از لاله صد رنگ برون آورده
با دعا گوی چو من این همه دشنام نداشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.