هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد جدایی، بی‌قراری و پرسش‌های بی‌پاسخ در زندگی سخن می‌گوید. شاعر از عشق، اندوه، تنهایی و اضطراب وجودی خود می‌نالد و به دنبال معنایی در این رنج‌هاست. او از گذر زمان، بی‌ثباتی زندگی و ناتوانی در یافتن آرامش می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. مفاهیمی مانند عشق، مرگ، گذر زمان و پرسش‌های وجودی نیاز به بلوغ فکری دارد و ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۷۰

تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذشت
خود نمی دانی که هر روزم چها خواهد گذشت

بسکه می دزدم نفس در سینه بی تحریک عشق
کار من از پرسش روز جزا خواهد گذشت

دام الفت شد نفس تقریب صیادی کجاست
تا کی از خاطر کسی دیر آشنا خواهد گذشت

دیده ام خواب پریشانی چه تعبیرش کنم
نگذرد در خاطری کز خاک ما خواهد گذشت؟

در طلسم اشک عالمگیر دارم وحشتی
نیست بیرون از دل من هر کجا خواهد گذشت

از غبار ما صبا حیرت به گلشن می برد
در میان بلبل و قمری چها خواهد گذشت

از خدا برگشته دل تکلیف ساحل می کند
کشتی صبرم زخون ناخدا خواهد گذشت

کارها دارد جنون با بیزبانی های من
ناله زنجیرم از عرش دعا خواهد گذشت

شبنم گل را خیال گرد کلفت می کند
نگذرد در خاطر از خاکم کجا خواهد گذشت

گر چنین خواهد گذشتن عمر بیتابی اسیر
کار فارغبالی از چون و چرا خواهد گذشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.