۱۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۷۱

در دلم سیر کوی یار گذشت
خارم از پا گل از کنار گذشت

وعده های کهن فریب تواند
می توانم ز انتظار گذشت

خنده زد غنچه گریبانی
چاک از دامن بهار گذشت

ساغر و شیشه سایه گل و سرو
نتوان از چمن خمار گذشت

می رسد از غبار خاطر ما
از سرخاک ما چه کار گذشت

توبه پر سخت رو اسیر خمار
راستش کار از انتظار گذشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.