هوش مصنوعی:
این شعر از حسرت و اندوه شاعر نسبت به گذر زمان، بیتوجهی به ارزشهای معنوی و عاطفی، و احساس بیگانگی از جهان سخن میگوید. شاعر از بیخبری دل، ناتوانی در پرواز، و اسارت در گناه مینالد و به مفاهیمی مانند عشق، غیرت، و بخشایش اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند «بحر گناه» و «توبه» ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۳۷۲
بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت
تا چند می توان ز دل بیخبر گذشت
از آه و ناله معذرت آسمان مخواه
پرواز ما ز حوصله بال و پر گذشت
غیرت روا نداشت که تنها گذارمش
عمر عزیز در قدم نامه بر گذشت
سر کرد راه کعبه و منزل به یاد رفت
مستی که بیخودانه ز اهل نظر گذشت
آتش پرست عشقم و اختر شناس داغ
کی شعله از قلمرو من بی خطر گذشت
پیش از خمار ساغر تکلیف داد و رفت
ذکرش به خیر توبه که بی درد سر گذشت
کشتی شکسته ای است به بحر گناه اسیر
بخشایشی که موجه طوفان ز سر گذشت
تا چند می توان ز دل بیخبر گذشت
از آه و ناله معذرت آسمان مخواه
پرواز ما ز حوصله بال و پر گذشت
غیرت روا نداشت که تنها گذارمش
عمر عزیز در قدم نامه بر گذشت
سر کرد راه کعبه و منزل به یاد رفت
مستی که بیخودانه ز اهل نظر گذشت
آتش پرست عشقم و اختر شناس داغ
کی شعله از قلمرو من بی خطر گذشت
پیش از خمار ساغر تکلیف داد و رفت
ذکرش به خیر توبه که بی درد سر گذشت
کشتی شکسته ای است به بحر گناه اسیر
بخشایشی که موجه طوفان ز سر گذشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.