۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸۹

ره بر امید بیشترک می توان گرفت
پر انتقامها ز فلک می توان گرفت

گرسخت جانی دل ما امتحان کنی
خوش آتشی ز سنگ محک می توان گرفت

پرسیدمش ز صید لب خود گزید و گفت
صیاد را به دام نمک می توان گرفت

صیاد شوخ تا ز نمک دام می کشد
خوش صیدی از پری و ملک می توان گرفت

شوق نفس گداخته گر دل دهد اسیر
گر عمر رفته است به تک می توان گرفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.