هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، شوق، درد دل، تلاش برای جبران گذشته و اهمیت همراهی در راه زندگی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند گریه، شوق، دل‌درد، عمر گذشته و همراهی رفیق سخن می‌گوید و بر اهمیت حرکت و تلاش در مسیر زندگی تأکید دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر، مانند جبران گذشته، درد دل و شوق زندگی، برای درک و ارتباط بهتر نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۳۹۰

هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت
سامان خرمنی ز جوی می توان گرفت

در راه شوق توشه دل درد دل بس است
عمر گذشته را به دوی می توان گرفت

جولان دل شکاریش از کار برده است
مستانه می رسد جلوی می توان گرفت

منشین ز پا که خضر دچارت نمی شود
دامان شوق هرزه دوی می توان گرفت

طرف کلاه شوخی مژگان شکسته است
از چشم خویش هم گروی می توان گرفت

تنها اسیر برق به منزل نمی رسد
دست رفیق گر مروی می توان گرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.