۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۹۱

لاله به کف جام دمیدن گرفت
سبزه سر زلف رسیدن گرفت

جشن گل و عید بیابان رسید
هر که دلی داشت دویدن گرفت

وحشتم این بار ز جا کنده بود
دل سر زنجیر رمیدن گرفت

ذره و خورشید به آهنگ زد
پاس ادب گوش شنیدن گرفت

جام جم آیینه شهرت گداخت
حیرت ما ساغر دیدن گرفت

تا سخن لعل لبی گفت اسیر
آب گهر شور چکیدن گرفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.