هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلدادگی خود سخن میگوید و نگران دوری و آسیب دیدن معشوق است. او از رنجشهای عاشقانه و حسادتهای خود میگوید و آرزو میکند که هیچ غریبی به حریم رابطه آنها وارد نشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۴۱۷
رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد
پژمردگی شکفته این گلستان مباد
با صبحت یدان که مباد از برش جدا
از ناز طبع نازک او سر گران مباد
پیغام خویش جز به خیالش نمی دهم
غیری بدین وسیله به او همزبان مباد
جسم تو تب کشید و من از رشک سوختم
درد تو جز نصیب من خسته جان مباد
غافل شدم زمانی و تب بر تو دست یافت
کز بیخبر اسیر تو نام و نشان مباد
پژمردگی شکفته این گلستان مباد
با صبحت یدان که مباد از برش جدا
از ناز طبع نازک او سر گران مباد
پیغام خویش جز به خیالش نمی دهم
غیری بدین وسیله به او همزبان مباد
جسم تو تب کشید و من از رشک سوختم
درد تو جز نصیب من خسته جان مباد
غافل شدم زمانی و تب بر تو دست یافت
کز بیخبر اسیر تو نام و نشان مباد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.