هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از شاعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه، حسرت و رنج‌های عاطفی است. تصاویر شاعرانه‌ای مانند باران اشک، دریای رحمت، گل و خار، و آتش عشق به‌کار رفته‌اند که نشان‌دهنده‌ی حالات روحی پیچیده و شوریدگی است. شاعر از زبان مجنون و با استفاده از استعاره‌های غنی، درد عشق و حسرت را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی پیچیده و استعاره‌های عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتر نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و حسرت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۶۱

می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد
دل مجنون ز ابر ساغر سرشار می بارد

به جوش آورده تقصیرم چنان دریای رحمت را
که جای قطره می از ابر استغفار می بارد

چه درد است این چه داغ است این چه بزم این است چه باغ است این
غم از دل حسرت از نظاره گل از خار می بارد

بلند اقبال میخواران بنازم ابر رحمت را
تماشا کن به بام خانه خمار می بارد

نمی دانی چه می گویم نمی دانم چه می گویم
شنیدن محو شد بیتابی از گفتار می بارد

دل صد لاله خون می گردد از دریوزه حسرت
شراری تا اسیر از چشم آتشبار می بارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.