۱۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷۸

هر دل خبر از آینه دید ندارد
هر ذره نسب نامه خورشید ندارد

ناکامی جاوید رسانید به کامم
نومیدیم از وصل تو نومید ندارد

تنهایی تنها نشود رهبر موری
کثرت خبر از عالم توحید ندارد

تنها نه غم خود غم یک قافله دارم
غارتزده جز حسرت جاوید ندارد

صاحبنظران چشم به راه دگرانند
صد قبله نما هست و یکی دید ندارد

در حیرتم از پرورش ابر مکافات
بر تاک خطا رفت و ثمر بید ندارد

همدرد اسیرم به تمنای تو عمری است
دارم ز تو روزی که شب عید ندارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.