۱۳۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۹

ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد
به زیر خرقه می ناب تازگی دارد

به بزم دل چه گل از دیده می توان چیدن
چراغ در شب مهتاب تازگی دارد

گزند نیست گر اندیشه گزندی نیست
سپند مجلس احباب تازگی دارد

ندید گوش گران غفلت آنکه می گوید
به چشم حلقه در خواب تازگی دارد

در آن دیار که بر دشمنان نمی خندند
ستم ظریفی احباب تازگی دارد

زحلقه حلقه زنجیر و قطره قطره اشک
بهار و شبنم و سیماب تازگی دارد

سبک عنانی اگر شرط ناخدا است اسیر
گران رکابی گرداب تازگی دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.